loading...
یامهدى ادرکنى
... بازدید : 3 چهارشنبه 14 فروردین 1392 نظرات (0)

حقوق امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(2)

امام زمان علیه السلام

معرفت به مقام والای حضرت

باید قبل از قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف او را شناخت و از او پیروی کرد. امام صادق علیه السلام فرموده است: <رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خوشا به سعادت کسی که مهدی ما را قبل از قیامش بشناسد و به او اقتدا کند. دوست او را دوست بدارد و از دشمن او بیزاری بجوید و امامان قبل از او را نیز ولی و سرپرست خود بشناسد. این چنین افرادی دوستان من هستند و دوستی و مهر مرا به خود جلب کرده اند و گرامی ترین امت نزد من به شمار می آیند>.1 امامان، همه از یک نور و یک ریشه اند و همه معلمان قرآن و اسلام اند. باید به همه آن بزرگواران معتقد بود و معرفت واقعی، همین است که در برابر اوامر آن ها تسلیم باشیم، به فرمان های آن ها عمل کنیم و ایشان را الگوی خود قرار دهیم. اهمیت شناخت امام تا بدان جاست که امام صادق علیه السلام فرمود: <هر کس شبی را صبح کند، در حالی که امام زمانش را نشناسد؛ به مرگ جاهلیت می میرد>.2

 

پیروی

اطاعت، اساس نزدیکی و قرب است؛ چه در مورد خداوند و چه در خصوص پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام. اطاعت آگاهانه به این است که فرد در برابر اوامر و فرمان های خدا و پیشوایان دینی، تسلیم محض باشد. تا معرفت و شناخت حاصل نشود، محبت و عشقی نخواهد بود و بر اساس عشق و محبت است که اطاعت و فرمانبرداری مطرح می شود. اطاعت به همراه معرفت و محبت، انسان را در برابر ولی معصوم تسلیم می کند. امام صادق علیه السلام فرموده است: <ما، اساس هر خوبی و خیری هستیم و هر چه نیکی است، از ماست. دشمنان ما هم، ریشه و اصل هر شر و بدی هستند و هر چه پلیدی و زشتی است، از شاخه های شجره خبیثه آن هاست. دروغ گفته است کسی که می پندارد با ماست، در حالی که به گواهی اعمال زشتش به فروع غیر ما وابسته است و از پیوند خوردگان به درخت ناپاک دشمنان ما شمرده می شود>.3

 

زمان های خاص یاد کردن حضرت

بعضی از زمان ها، پیوستگی ویژه ای با حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد و این خود سبب می شود دوستداران حضرت، در بزرگداشت این زمان ها بکوشند و در تکریم آن کوتاهی نکنند. از جمله این ها، شب نیمه شعبان، سالروز ولادت پر سعادت آن حضرت است. این شب، شب رحمت و نزول برکات آسمانی و همچون شب های قدر، احیا داشتن آن مستحب است. شب و روز جمعه، از دیگر زمان هایی است که باید علاقه مندان به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این زمان مبارک، یاد آن حضرت را گرامی بدارند. در این روز، زیارت آن حضرت و دعا برای تعجیل فرج او مستحب است؛ زیرا براساس برخی روایات و زیارات، امید ظهور آن حضرت در روز جمعه، بیش از دیگر روزهاست.4 چنان که از زیارت حضرت در روز جمعه برمی آید، در این روز افزون بر یاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، باید در انتظار فرج بوده و صبح با امید ظهور ولی امر و دیدار امام سر از خواب برداشت.

 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی فرمود: <هر کس تقوای پروردگارش را پیشه کند و از آنچه به عنوان حق شرعیه ـ خمس و زکات ـ برعهده دارد به مستحقانش بپردازد، از فتنه های باطل کننده دین و دنیا در امان خواهد بود>

مکان های خاص یاد کردن حضرت

امام زمان

همان گونه که دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان های مخصوص تأکید شده، در مکان های معیّنی نیز این مسئله، مورد تأکید پیشوایان دینی قرار گرفته است. حرم مطهر امام عسکری، امام هادی و مادر حضرت ولی عصر علیهم السلام در شهر سامراء، از جمله این مکان هاست. سرداب مقدس سامراء، که غیبت کبری از آنجا آغاز شده است، نیز از دیگر مکان های مقدس و محترمی است که عاشقان امام بدان تبرک می جویند. مسجد مقدس جمکران، یکی دیگر از مکان های مقدس و منسوب به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و بسیار مورد توجه مردم مسلمان ایران و دیگر عاشقان حضرت است که در آنجا با توسل و دعا و مناجات به درگاه خداوند تمسک می جویند.

 

ادای حقوق مالی

از جمله حقوق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، حقوق مالی آن حضرت است که بر عهده صاحبان ثروت و مکنت قرار دارد؛ حقی که از جمله فروع دین نیز شمرده شده است. هر فرد باید برای خود حساب مالی سالیانه داشته باشد و در پایان هر سال، به حساب مالش برسد و اگر مازاد بر مخارج زندگی خود داشت، خمس یعنی یک پنجم آن را به دست نایبان عام آن حضرت رسانده یا با اجازه و اذن نواب عام به مصرف برساند. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی فرمود: <هر کس تقوای پروردگارش را پیشه کند و از آنچه به عنوان حق شرعیه ـ خمس و زکات ـ برعهده دارد به مستحقانش بپردازد، از فتنه های باطل کننده دین و دنیا در امان خواهد بود>.5 امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی دیگر فرموده است: <و اما اموالتان (خمس و زکات) را قبول نمی کنیم، مگر برای اینکه شما را پاک و تزکیه کنیم>.6 ژرف اندیشی در سخنان امام، فلسفه پرداخت خمس و زکات را روشن می کند.

 

احترام به منسوبان به حضرت

از جمله حقوق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که کسانی را که منتسب به آن حضرت هستند، محترم شمرده و به خاطر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای آن ها احترام خاصی در نظر گرفت؛ حال آن شخص، به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نسبت جسمانی داشته باشد، مانند سادات یا نسبت روحانی مانند عالمان، مجتهدان و فقیهان که نمایندگان امام هستند یا طلاب علوم دینی که سربازان آن حضرت به شمار می آیند و یا مؤمنانی که همواره یاد ایشان را در بین مردم زنده نگه می دارند. احترام به تمامی این افراد، احترام به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. همان گونه که اطاعت از امام، حقی است که مردمان هر زمان بایستی در رعایت آن بکوشند. پیروی از نایب امام نیز از جمله حقوق امام شمرده می شود که لازم است در رعایت و اجرای آن کوشش شود؛ چنان که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، خود، شیعیان را به این امر توصیه کرده اند. 7

 

زهرا رضائیان_بخش مهدویت تبیان


پی نوشت ها :

1- طوسی، الغیبة، ص 275.

2- نعمانی، الغیبة، ص 62.

3- اصول کافی، ج8، ص443.

4- بحارالانوار، ج99، ص215.

5- احتجاج، ج2، ص599.

6- کمال الدین، ج2، ص484.

7- احتجاج، ج2، ص 283.

... بازدید : 2 چهارشنبه 14 فروردین 1392 نظرات (0)

یکی از شبهاتی که درباره حضرت مهدی عجل‌الله تعالی فرجه مطرح شده، این است که آن حضرت مصداق آیات وراثت زمین و روایات حکومت جهانی نیست. نوشتار حاضر، ضمن اثبات انقلاب جهانی از دیدگاه قرآن و روایات، با نقل چهار دسته از روایات معتبر نزد شیعه و سنی- مانند حدیث ثقلین و لزوم شناخت امام و...- به این شبهه پاسخ می‌دهد و عقیده شیعه را به اثبات می‌رساند.

(و لقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون)؛ و ما بعد از تورات در زبور داوود نوشتیم که بندگان نیکوکار زمین را به ارث می‌برند. 1


مطلب نخست

نخستین مطلب، انقلاب جهانی فراگیری است که قرآن- در چند مورد- بدان اشاره می‌کند.

1- در آیه پنجاه و پنجم سوره نور آمده است:

خدا به کسانی از شما که ایمان آورند و کارهای شایسته انجام دادند، وعده داد که همان‌گونه که امّت‌های پیشین را خلافت بخشید، هر آینه آنان را هم خلافت بخشد و دینی را که برای ایشان پسندید، استوار و حاکم سازد و آنان را پس از بیمناکی‌شان، آرام و ایمن قرار دهد.

2- در دو آیه پنجم و ششم سوره قصص آمده است:

ما اراده کردیم بر آن طایفه‌ای که در روی زمین به ضعف کشیده شده‌اند، منت گذاریم و آنان را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث ملک و جاه (فرعونیان) گردانیم، و در آن سرزمین، به آنان قدرت و سلطه بخشیم و به فرعون و هامان و لشگریان‌شان آن چه را که از آن ترسان شوند، نشان دهیم.

3- در آیه صد و پنجم سوره انبیاء آمده است:

هر آینه، ما بعد از تورات در زبور (داوود) نوشتیم که بندگان نیکوکار من، زمین را به ارث می‌برند.

این انقلاب در زمانی رخ می‌دهد که مستکبران بر زندگی مردم حکم می‌رانند و بندگان خدا را به استضعاف می‌کشانند و ارزش‌ها و خرد و وجدان مردمان را می‌ربایند و بشریت به بن‌بست می‌رسد. در این هنگام، اراده الهی محقّق می‌گردد و سلطنت را از دست ستمگران مستکبر گرفته و به دست مستضعفان صالح می‌سپارد.

چنین انقلابی جهانی در تاریخ واقع شده است. از جمله، رخداد تاریخی بنی‌اسرائیل است آن زمانی که فرعون، استکبار ورزید و در زمین فساد کرد. خداوند می‌فرماید.

فرعون در زمین (مصر) تکتبر و گردن‌کشی کرد، مردمش را گروه گروه کرد و طایفه‌ای را سخت ضعیف و ذلیل شمرد. پسرانشان را می‌کشت و زنانشان را (برای خدمت) زنده می‌گذاشت. هر آینه فرعون از مفسدان بود. 2

اولین امر حتمی، جابجایی فرمانروایی از مستکبران به مستضعفان صالح است که انقلابی فراگیر در ارزش‌ها و در سرزمین‌های مختلف و در فرمانروایی و حکومت است این از سنّت‌های حتمی الهی است.


مطلب دوم

کسی که این انقلاب جهانی فراگیر را رهبری و فرماندهی می‌کند، مهدی موعود از ذریّه و نوادگان رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم است. این مطلب در حدّ تواتر، در روایات صحیح آمده است. این دومین مطلبی است که حدیث نبوی، آن‌ را ثابت می‌کند و مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند و آن را مطلبی حق می‌دانند، چنانکه مطلب نخست را نیز به حکم قرآن شریف، ثابت شده می‌دانند. در هیچ‌یک از ین دو مطلب جای کوچک‌ترین تردیدی نیست.


مطلب سوم

مهدی منتظر عجل‌الله تعالی فرجه که رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم از او خبر داده، محمّد بن علی علیهم‌السلام است که در سال 255 هجری در سامراء زاده شد و خدای متعال او را از دید مردمان پنهان کرد.

خداوند برای نجات مردم از ستم و نابود کردن شرک و دو گانگی و استوار ساختن توحید و پرستش خدا از سوی انسان، مهدی موعود را می‌فرستد و او شریعت و حدود خدا را بر پا می‌دارد.

از روایات فراوان اهل بیت‌علیهم‌السلام می‌فهمیم که مهدی منتظر که رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم به او مژده داده است؛ محمد بن حسن عسکری، دوازدهمین امام از اهل بیت علیهم‌السلام است. سخن ما بر این موضوع متمرکز است و مخاطب ما در این بحث، کسانی هستند که به حجیّت حدیث اهل‌بیت علیهم‌السلام اعتقاد دارند و به دنبال دلایل کافی و روشن و صریح برای اثباتِ علمی عقیده امامیّه- در خصوص این که مهدی منتظر آل محمد علیهم‌السلام معیّن و مشخص شده است- هستند.

اختلافی میان شیعه امامیه و دیگر فرقه‌های اسلامی، در اصل قضیّه مهدویت نیست. زیرا تمامی مسلمانان- جز گروهی اندک- باور دارند که خدای متعال از میان اهل بیت رسول‌الله صلی الله علیه واله وسلم مهدی را برای انقلاب جهانی بزرگی ذخیره کرده است تا بشریت را نجات دهد. در این مطلب تردیدی نیست و روایات نبوی در این باره صحیح و متواتر است. اختلاف میان شیعه امامیه و دیگر مسلمانان، تنها در تشخیص و تعیین مهدی است.

شیعه امامیه معتقد است که مهدی منتظر عجل‌الله تعالی فرجه محمّد بن حسن بن علی علیهم‌السلام است که در سال دویست و پنجاه و پنج هجری در سامراء‌ زاده شد و خدای تعالی برای حکمتی که خود می‌داند، او را در پس پرده غیبت قرار و او همان کسی است که خدای بلند مرتبه، او را برای نجات بشریّت ذخیره کرده است و پیامبران و کتاب‌های الهی قبلاً بدو بشارت داده‌اند. غیر شیعیان معتقدند مهدی‌ای که رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم به او مژده داده هنوز به دنیا نیامده، یا زاده شده و ما نامش را نمی‌دانیم.

برای اثبات عقیده امامیه به دو گروه دلیل استدلال می‌کنیم:

گروه نخست روایات عام و کلی است که ویژه امام علیه‌السلام نیست، اما قهراً بر عقیده امامیّه در مورد مهدی صلی‌الله علیه وآله و سلم منطبق است. اگر عقیده امامیه را در این باره به شمار نیاوریم، برای این گونه روایات، توجیه و تفسیری صحیح نمی‌یابیم. این روایات یقناً صحیح‌اند. بعضی از آنها در مصادر و منابع امامیّه، متواترند و مناقشه و ایرادی در آنها نیست. بخش اعظم این روایات را در مدارک و منابع معتبر اهل سنّت نیز به سندهای معتبر یا متواتر می‌بینیم.

ایمان و اعتقاد به درستی این احادیث، به اثبات علمی عقیده امامیه در تشخیص و تعیین امام منتظر منجر می‌شود، زیرا این روایات با عقیده معروف امامیّه منطبق است و ما مصداق و تفسیر دیگری برای این احادیث نمی‌شناسیم. نمونه‌ای از این گروه از احادیث چنین است:

1- حدیث ثقلین: نخستین حدیثی که در این باره بدان استناد می‌کنیم حدیث ثقلین است. این حدیث صحیح است و به تواتر، از رسول‌الله صلی علیه واله وسلم رسیده است. محدّثان تمامی فرقه‌های اسلامی بر صحیح بودنش، اجماع و اتفاق نظر دارند. از میان علمای مسلمان کسی نیست که در صحّت این روایت و صدور آن از رسول‌الله صلی‌‌الله علیه وآله وسلم تردید کند. برای اثبات سخن، همین کفایت می‌کند که افراد ذیل، آن را نقل کرده‌اند:

مسلم در صحیح، ترمذی و دارمی در سنن، احمد بن حنبل در مسند، نسایی در خصائص، حاکم در مستدرک، ابو داوود و ابن ماجه در سنن. طرق و اسناد روایت این حدیث در کتاب‌های امامیّه، بیش از آن است که در این مختصر شمارش شود.

متن حدیث چنانکه در بیشتر مصادر آمده چنین است:

ای مردم! همانا من بشرم (مانند دیگران) نزدیک است که (از سوی فرشته مرگ) خوانده شوم و من هم پاسخ دهم. من میان شما دو چیز ‌گران‌سنگ بجا می‌گذارم. آن دو، کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم هستند. این دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا بر من در حوض (کوثر) فرود آیند. بر آن پیشی نگیرید که هلاک می‌شوید و بدانان چیزی نیاموزید، زیرا از شما داناترند.

این حدیث به صراحت می‌گوید:

پیامبر پس از خود، دو جانشین برای هدایت امّت باقی می‌گذارد که قرآن و اهل‌بیتش هستند؛

هر دو جانشین باقی‌اند و تا روز قیامت هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند؛

رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم فرمان داد به آن دو چنگ زنند تا از گمراهی مصون نگه داشته شوند.

چنگ زدن به معنای پیروی و طاعت است. این معنای حجّت است و حجّت و حجّیت، معنایی جز پیروی و اطاعت ندارد.

اگر نکته نخست (باقی گذاشتن دو چیز گران سنگ) را به دومین نکته (جدا نشدنشان از هم) پیوند زنیم؛ اصل مهمی به دست می‌آید. آن اصل این است که در هر زمان حجت و امامی از اهل بیت‌علیهم‌السلام وجود دارد که هرگز از کتاب خدا جدا نمی‌شود. ابن حجر در صواعق می‌گوید:

احادیثی که مردم را بر لزوم تمسّک به کتاب و اهل بیت دعوت می‌کنند، دلالت دارند بر اینکه هیچ‌گاه رشته شایستگان اهل بیت تا روز قیامت بریده نخواهد شد، قرآن نیز چنین است. از این‌رو اهل‌بیت موجب امان و قرار زمینیان هستند، چنانکه گفته خواهد شد. گواه بر این، خبر پیشین است که (پیامبر فرمود): در هر نسلی از بازماندگان امّتم، عادلانی از اهل بیتم هستند. 3

بدون تردید، حدیث دلالت دارد بر این که همیشه حجّتی از اهل بیت‌ علیهم‌السلام به عنوان امام مردم خواهد بود. برای این حدیث جز وجود امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه و حیات و بقا و غیبت و امامتش بر مسلمانان- چنانکه امامیّه باور دارد- تفسیر یا مصداقی نیست. اگر این اعتقاد را باور نکنیم، در قرن‌هایی که بر حیات مسلمانان گذشته است هرگز مصداق و تفسیری نخواهیم یافت. نه اکنون و نه پیش از این میان مسلمانان، کسی نیست که ادعا کند داناترین مردمان است و مردم می‌بایست از او پیروی کنند و بر وی پیشی نگیرند و از او آموخته، و بدو نیاموزند.

اگر پرسیده شود فایده امامی که از دید مردم غایب است چیست؛ می‌گوییم خدای بلند مرتبه ما را بر اسرار غیبتش- جز انداکی- آگاه نکرده است. آنچه خدا علمش را بر ما پوشانده، بسیار است و جز اندکی به ما (دانش نداده و) نشناسانده است. حضرت رسول‌الله صلی علیه واله وسلم به ما خبر داد که حجّتی از اهل بیتش، میان مردم و روی زمین تا روز قیامت باقی می‌ماند. ما سخن پیامبر را تعبّداً می‌پذیریم و علم آن چه را نمی دانیم، به آنکه می‌داند وا می‌گذاریم.

2- حدیث آنکه بمیرد و امام زمانش را نشناسد...: 4 مسلم آن را در صحیحش روایت کرده است. نصّ حدیث از رسول اکرم صلی‌الله علیه واله وسلم چنین است:

آن که بمیرد و بر عهده‌اش بیعت (امام حقّ) نباشد، به مرگ جاهلیّت مرده است. 5

بخاری در صحیحش از نبی‌اکرم صلی‌الله علیه واله وسلم روایت کرده است:

آنکه از (گستره حکومت) سلطان (شرعی) بیرون رود- گر‌چه یک وجب باشد- به مرگ جاهلیّت از دنیا رفته است. 6

احمد در مسند به نقل از رسول‌الله صلی‌‌الله علیه واله وسلم چنین روایت کرده است:

آنکه بمیرد و بر او اطاعت (امامی حق) نباشد، به مرگ جاهلیّت مرده است. 7

طیالسی در مسندش به نقل از رسول‌الله صلی‌‌الله علیه واله وسلم روایت کرده است:

کسی که بمیرد بی‌آنکه امام (حق) داشته باشد، به مرگ جاهلیّت از دنیا رفته است. 8

حاکم همین حدیث را در مستدرک چنین آورده است:

آنکه بمیرد و بر عهده‌اش (پیروی) امام مردم (حق‌پرست) نباشد، مرگش به جاهلیّت است. 9

حاکم با شرط شیخین- بخاری و مسلم- این حدیث را صحیح دانسته و ذهبی آن را در تلخیص المستدرک آورده 10 و با شرط شیخین، آن را صحیح می‌داند. پوشیده نیست که ذهبی در تصحیح احادیث مستدرک بسیار سخت‌گیر است. هیتمی در مجمع‌الزوائد‌ 11 آن را با سندها و روایان بسیار و گونه‌های مختلف آورده است.

طریق (راویان) و الفاظ حدیث، بسیار و در حدّ استفاضه است و دانستیم- چنانکه ذهبی گواهی کرده- حدیث صحیح است.

ثقات محدثان امامی نیز این حدیث را روایت کرده‌اند. طرق (روایان) اینان نیز بسیار است که برخی صحیح است. مضمون کلی این حدیث، قریب به تواتر است. مجلسی برای آن در بحارالانوار، بابی با عنوان "من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیّة" قرار داده، و چهل حدیث را به همین معنا از راویان بسیار روایت کرده که الفاظ آن نزدیک به هم است. 12

الف) طریق نخست، روایت برقی در محاسن به سند معتبر از امام صادق علیه‌السلام است. وی، روایت را چنین آورده است:

زمین جز با امام، درست و راست نمی‌شود و هر که بمیرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلیّت مرده است. 13

ب) دومین طریق، روایت کشّی از ابن احمد از صفوان از ابی یسع است. در این روایت آمده است:

به امام صادق علیه‌السلام عرض کردم پایه‌های اسلام را به من معرفی بفرما حضرت فرمود: شهادت به توحید... تا فرمود: رسول‌الله گفته است: آن که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیّت مرده است. 14

همه رجال این سند موثق‌اند. هر چند در این گونه روایات که از سوی شیعه و سنی بسیار روایت شده‌اند، نیاز به توثیق سند نداریم. این روایات، بر چند حقیقت ذیل دلالت دارد:

الف) جز با امام، زمین به ثبات و آرامش نمی‌رسد؛

ب) در هر زمان می‌بایست انسان امام زمانش را بشناسد. معرفت او جزء دین است و جهل به امام و نپذیرفتنش از جاهلیّت است؛

ج) در هر زمان می‌بایست همگان از امام پیروی کنند و روا نیست کسی از طاعت امام زمانش سر باز زند؛

د) آن که بمیرد و گردن به بیعت امام ننهد، به مرگ جاهلیت مرده است؛

هـ) در هر زمان می‌بایست امامی- که باید او را شناخت و پیرویش واجب است- وجود داشته باشد. و در طول زمان باید زنجیره امامان پیوسته باشد و هیچ عصر و زمانی از آنان خالی نباشد.

درست نیست که گفته شود:

این مورد مانند حکم به شرط موضوع، یا تعلیق حکم بر موضوع، در هر قضیه حقیقیه دیگری است.

زیرا درست است که قضیه حقیقیه بر اثبات موضعش دلالت ندارد، بلکه بر فرض تحقق موضوع، حکم ثابت می‌شود؛ اما روایات وارد در این باب، بر معنایی بیش از این دلالت دارد. این روایات بر ضرورت ارتباط یا معرفت و پذیرش امام از سوی مردم به عنوان شرطی برای مسلمان بودن و اینکه اگر چنین نشود، مرگ جاهلی در پیش است، دلالت دارد. این قضیه بر وجود امام در هر زمانی دلالت دارد و به معنای این نیست که قضیه حقیقیه، موضوعش را ثابت نمی‌کند. قضیه حقیقیه، همیشه به شرط تحقق موضوع است، اما ما می‌گوییم آنچه از روایات می‌فهمیم استمرار موضوع- یعنی وجود امام حجّت در هر زمانی- است که امری غیر از اثبات موضوع است.

به تعبیر دیگر روایات وارد در این باب، از سنّت خدای متعال پرده برمی‌دارد که اقتضای آن، وجود امام عادل- که خدا اطاعتش را واجب کرده است و خروج از پیروی‌اش را اجازه نداده است. در هر زمانی حکم شرعی وارد در این روایات، سنّت الهی را می‌نمایاند که همان وجوب پیروی از امام در هر زمان است.

سنت‌ الهی‌ای که از این حکم فهمیده می‌شود، وجود امام در تمامی زمان‌ها است، و گرنه چگونه از انسان می‌توان خواست که به هنگام مرگ در حال طاعت از امام زمانش و پای‌بند بیعت و پیرویش باشد، نه این که عهد و پیمانش را بشکند یا امام را نشناسد. و اگر از طاعت سر باز زند یا بیعت را بشکند یا امام را نشناسد، به مرگ جاهلیّت مرده است! اگر این نیست، چرا این اندازه در پاداش و مجازات، سخت‌گیری شده است؟!

واضح است که حاکمان ستمگر و پیشوایان کفر و آنان که با خدا و رسولش می‌جنگند، مصداق امامی که بر مردم واجب است او را بشناسند و در هر زمان پیروش باشند نیستند. خدای متعال می‌فرماید:

و شما مومنان هرگز نباید با ستمگران، همدست و دوست باشید وگرنه آتش کیفر آنان، شما را هم خواهد گرفت. 15

از رفتار روسای مسرف و ستمگر، پیروی نکنید که در زمین فساد می‌کنند و به اصلاح حال خلق نمی‌پردازند. 16

چگونه باز می‌خواهند طاغوت را حکم خود گمارند، در صورتی که مأمور بودند بدان کافر شوند؟! 17

پس از آگاهی از مطلب پیش گفته؛ می‌گوییم تنها تفسیر برای این روایات، آن است که امامیّه می‌شناسد و بدان معتقد است. یعنی پس از درگذشت رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم، امامت در اهل بیت‌علیهم‌السلام ادامه یافته و با وفات امام حسن عسکری‌علیه‌السلام قطع نشده است. ما متعقد نیستیم اطاعتی که برابر اسلام است و سرباز زدن از آن، مساوی با جاهلیّت شمرده شده؛ اطاعت از کسانی است که خدای متعال به ما فرمان داده با آنان دوست و همدست نباشیم، بلکه به آنان کفر ورزیم.

هر که این دسته از روایات را کنار روایات نخست بنهد، تطابق و همخوانی روشنی میان‌شان می‌یابد. در حدیث ثفلین وارد شده:

اینان حجّت خدا بر بندگانند و تمسّک به آنان واجب است، زیرا هم سنگ و برابر قرآنند و تا وقتی مردم بدانان چنگ زنند، هرگز گمراه نمی‌شوند.

و در دسته دوم روایات آمده:

شناخت اینان، جزء دین خدا است و نشناختن‌شان گمراهی و جاهلیّت است.

پس حاکمان ستمگر نمی‌توانند مصداق این دسته از احادیث باشند.

3- حدیث زمین از حجّت، خالی نمی‌ماند:18 این حدیث را راویان ثقه و مورد اطمینان امامیّه- مانند کلینی و صدوق و ابوجعفر طوسی- از طریق‌های بسیار روایت کرده‌اند و طبقات مختلف اسناد این روایت، به حدّ تواترمی‌رسد محمّد بن یعقوب کلینی در کتاب الحجة کافی، بابی به عنوان "الارض لا تخلو من حجة" قرار داده است. 19 علامه مجلسی در بحارالانوار، بابی را به عنوان "الاضطرار الی الحجة و انّ الارض لا تخلو من حجة" گشوده و در آن یک‌صد و هیجده حدیث بدین مضمون ذکر کرده است.

کلینی در کافی، کتاب الحجة، باب ان الارض لا تخلو من حجة می‌گوید:

گروهی از اصحاب ما از احمد بن محمد بن عیسی از محمّد بن ابی عمیر از حسین بن ابی العلاء [روایت کرده‌اند که او] گفت: به امام صادق علیه‌السلام عرض کردم: زمین، بی‌وجود امام خواهد بود؟ حضرت فرمود: نه. گفتم: دو امام با هم خواهند بود؟ فرمود: مگر آن که یکی امامت کند و دیگری ساکت باشد. 20

کلینی از علی بن ابراهیم از پدرش، و وی از محمد بن ابی عمیر از منصور بن یونس و سعدان بن مسلم از اسحاق بن عمار، به نقل از امام صادق علیه‌السلام می‌گوید:

زمین، خالی از امام نمی‌ماند. 21

کلینی از محمد بن یحیی به نقل از احمد بن محمّد از علی بن حکم از ربیع بن محمد مسلی از عبدالله بن سلیمان عامری از امام صادق علیه‌السلام روایت می‌کند که حضرت فرمود:

پیوسته در روی زمین، حجت خدا خواهد بود. 22

کلینی از علی بن ابراهیم از محمّد بن عیسی از یونس از ابن مسکان از ابوبصیر به نقل از یکی از دو امامی می‌گوید:

خداوند، زمین را بدون وجود عالم، رها نکرده است. 23

کلینی از حسین بن محمّد از معلی بن محمد از وشّاء روایت می‌کند:

از امام رضا علیه‌السلام پرسیدم آیا زمین، بدون امام می‌ماند؟

حضرت فرمود: نه! عرض کردم: ما (به مردم) می‌گوییم اگر خدای عزّ و جلّ بر بندگان خشم گیرد، زمین باقی نمی‌ماند.

حضرت فرمود: زمین باقی نخواهد ماند و در این صورت، از بین خواهد رفت. 24

شریف رضی از امیرمومنان علیه‌السلام در نهج البلاغه مطلبی را نقل می‌کند که با بحث ما مرتبط است. امام علیه‌السلام فرمود:

زمین، خالی از حجّتی که برای خدا قیام کند نمی‌ماند- خواه پیدا و مشهور باشد، خواه ترسان و ناشناس- زیرا نباید حجّت‌ها و نشانه‌های خدا از بین برود. 25

آنچه گفته شد، نمونه‌ای از روایات بسیاری است که به حدّ تواتر می‌رسد و سند برخی تمام است.

برای کسی که با سخنان اهل بیت‌علیهم السلام آشناست: حجّت اصطلاحی شناخته شده است و این احادیث نیاز به شرح بسیار ندارد و صراحت دارد بر اینکه وجود امام، در هر زمانی ضرورت دارد.

برای این روایات، تفسیری جز آنچه شیعه امامیّه می‌شناسد و بدان معتقد است، وجود ندارد. یعنی امام هست و حیات دارد و غایب است. اگر این اعتقاد را معتبر ندانیم، تفسیری برای این روایات بسیار و در حدّ تواتر نخواهیم یافت.

4- حدیث امامان دوازده گانه: بخاری در کتاب الاحکام از صحیحش گزارش می‌کند که جابربن سمره گفت:

شنیدم پیامبر صلی‌الله علیه واله وسلم فرمود: دوازده امیر خواهد بود. سپس کلمه‌ای فرمود که نشیندم. پدرم گفت پیامبر فرمود: همگی از قریشند.

مسلم فرمود در کتاب الاماره، باب الناس تبع لقریش از صحیحش می‌گوید:

جابر بن سمره گفت شنیدم پیامبر فرمود: اگر دوازده مرد بر مردم حکم رانند، پیوسته کارشان رو به راه خواهد بود. سپس پیامبر کلمه‌ای فرمود که نفهمیدم، از پدرم پرسیدم رسول‌الله چه فرمود؟ گفت: همگی از قریشند. 26

مسلم، در صحیح، در همان کتاب و همان باب، از جابر بن سمره گزارش می‌کند که شنیدم رسول الله صلی‌الله علیه واله وسلم فرمود:

با دوازده خلیفه، اسلام پیوسته عزتمند خواهد ماند. سپس کلمه‌ای فرمود که نفهمیدم، به پدرم گفتم چه فرمود؟ گفت: همگی از قریشند. 27

مسلم، در کتاب الاماره از صحیحش، از جابربن سمره نقل می‌کند:

همراه پدرم، بر پیامبر وارد شدم و شنیدم که فرمود: کار امّت، رو به راه نخواهد شد مگر دوازده خلیفه میانشان باشند. سپس سخنی فرمود که نشنیدم و به پدرم گفتم: چه فرمود؟ گفت: همگی از قریشند. 28

ترمذی در کتاب الفتن باب ما جاء فی الخلفاء از سننش، به نقل از جابر بن سمره می‌گوید:

رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم فرمود: پس از من، دوازده امیر خواهد بود.

ترمذی در ادامه آورده است:

ابوعیسی (ترمذی) گوید: این حدیث صحیح است. 29

ابو داوود در سنن، به نقل از جابر بن سمره می‌گوید:

شنیدم رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم فرمود: با دوازده خلیفه، این دین پیوسته عزتمند خواهد بود. مردم تکبیر بر آوردند و فریاد زدند. سپس کلمه‌ای فرمود که نفهمیدم. به پدرم گفتم پدر! چه فرمود؟ گفت: همگی از قریشند. 30

حاکم در کتاب معرفة الصحابه از مستدرکش، به نقل از جابر می‌گوید:

نزد رسول‌الله صلی‌الله علیه و‌اله وسلم بودم و شنیدم فرمود: با وجود دوازده خلیفه، تکلیف و وضع امّت پیوسته آشکار است.

احمد بن حنبل در مسند می‌گوید:

این حدیث را جابر از سی وچهار طریق روایت می‌کند. 31

ابو عوانه نیز این حدیث را در مسندش آورده است. 32

ابن کثیر در البدایة و النهایة (ج 6/ ص 248)، طبرانی در المعجم الکبیر (ص 94 و 97)، المناوی در کنوز الحقایق (ص 208)، سیوطی در تاریخ الخلفاء (ص 61)، عسقلانی در فتح الباری (ج 13/ ص 179)، بخاری در التاریخ الکبیر (ج 2/ ص 185)، خطیب در تاریخ بغداد (ج 14/ ص 353)، العینی در شرح البخاری (ج 24/ ص 281) و حافظ حسکانی در شواهد التنزیل (ج 1/ ص 455) و قسطلانی در ارشاد الساری (ج 10/ ص 328) و... حدیث مزبور را آورده‌اند.

محدّثان امامیّه از طریق‌های بسیار زیاد که به حدّ تواتر می‌رسد، سند حدیث را بیان کرده‌اند. در میان آنها، سندهای صحیحی است که قابل تردید نیست.

شیخ حرّ عاملی در جلد دوم از کتاب ارزشمند اثبات الهداة، نهصد و بیست وهفت روایت با مضمونی نزدیک به هم در امامت دوازده امام آورده که در بسیاری از آن به گونه‌ای صریح و روشن- شمار دوازده تن، و نام امامان نیز آمده است. برخی از اسناد روایات، صحیح و بی‌اشکال است و بی‌هیچ عیبی به حد تواتر می‌رسد. از جمله آنها: نود و پنج روایت در کافی کلینی، پنجاه و سه حدیث در عیون‌الاخبار صدوق، بیست و دو حدیث در معانی الاخبار صدوق، نود و دو روایت در کمال‌الدین صدوق، بیست و دو روایت در امالی صدوق، هیجده حدیق در الغیبة شیخ ابو جعفر طوسی و یازده روایت در مصباح المتهجد طوسی را آورده است.

ما هیچ وجه معقولی برای تردید در روایتی که محدّثان معتبراز نهصد و بیست و هفت طریق روایت کرده‌اند، نمی‌بینیم.


چند نکته درباره این حدیث:

1- تردیدی نیست که حدیث اثنا عشرخلیفه از رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم است که شیعه و سنی از طریق بسیار، آن را روایت کرده‌اند. روایت بخاری و مسلم- از اهل سنّت- و کلینی و صدوق و شیخ‌ طوسی- از شیعه- ما را از دیگر راویان این حدیث بی‌نیاز می‌کند.

2- این احادیث آشکارا می‌گوید امامان ذکر شده- در روایت- بر حقّند و از شمار پیشوایان ستم و بیداد- مانند معاویه، یزید، ولید، متوکل و...- نیستند.

3- شمار ایشان دوازده تن است به تعداد نقیبان بنی‌اسرائیل. خدای بلند مرتبه می‌فرماید:

خدا از بنی اسرائیل عهد گرفت، دوازده بزرگ میان آنان برانگیزد (که پیشوای هر نسلی باشند). 33

4- زمانی، بی‌وجود آنان نخواهد بود.

برای تمامی این احادیث، مصداق و تطبیقی جز امامان دوازده گانه- که آخرین آنان امام دوازدهم مهدی منتظر عجل‌الله تعالی فرجه است و نزد شیعه امامیه اثناعشریه شناخته شده‌اند- سراغ نداریم.

اگر زحمت و مشقتی را که علمایی همچون سیوطی متحمّل شده‌اند تا دوازده امیر پس از رسول‌الله صلی‌الله علیه وآله وسلم را مرتب کنند ببینیم، قلبمان مطمئن خواهد شد که مقصود رسول‌‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم چیزی جز امامان دوازده گانه اهل بیت علیهم‌السلام نیست. بر توجیهی که سیوطی برای این روایت آورده، محمود ابو ریه حاشیه خوبی زده است:

خدا بیامرزد آن کسی را که بگوید سیوطی (با این توجیه‌اش) مانند کسی است که شبانه برای جمع‌آوری هیزم برود (که هر خس و خاری را کور مال و با دست زخمی گرد آورد)! 34

آن چه بر شمردیم، چهار دسته روایت بود که از لحاظ سند و دلالت قابل تردید نیست. اگر این احادیث را به هم ضمیمه کنیم، مصداقی حقیقی و دقیق جز آنچه شیعه امامیه اثنا عشریه می‌شناسد ندارد.

آنانی که مسئله غیبت و انتظار امام زمان را نمی‌پذیرند- مانند اسماعیلیه- اینان نیز نمی‌توانند تفسیری درست از این چهارگونه احادیث نشان دهند، زیرا اعتقادشان مطابقت با دسته چهارم- یعنی روایاتی که صراحت دارد شمار خلفای رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم پس از ایشان دوازده امام یا امیر است- ندارد.

بنابراین تطبیق و مصداق این روایات در تاریخ اسلام، منحصراً عقیده و گفته شیعه امامیّه است، نه مصداق‌های دیگر. این استدلال همان معنای مطابقت و انحصار است که در آغاز سخن گفتیم.

انطباق این روایات بر امامان دوازده گانه اهل بیت، از جمله دوازدهمین امام غایب و منتظرعجل‌الله تعالی فرجه؛ انطباقی قطعی و ضروری است و نیاز به تلاش علمی بسیار ندارد. برای تشخیص صحیح مصادیق این تعداد، تنها باید نگاهی پیراسته و پاک داشت و از پیشینه و ته مانده‌های فکری و تعصب‌های کور خالی بود.

________________________________

1- سوره انبیاء / آیه 105.

2- سوره قصص / آیه 4.

3- الصواعق المحرقة، ص 149.

4- من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة.

5- صحیح مسلم، کتاب‌ الامارة، باب الامر بلزوم الجماعة عند ظهور الفتن، ج 6، ص 22.

6- صحیح البخاری، کتاب الفتن، باب دوم.

7- مسند احمد، ج 1، ص 416.

8- مسند الطیالسی، چاپ حیدرآباد، ص 259.

9- المستدرک حاکم.

10- تلخیص المستدرک، ذهبی، ج 1، ص 77.

11- مجمع الزوائد، میتمی، ج 5، ص 218- 225.

12- بحار الانوار، ج 23، ص 76- 93.

13- رجال سند همگی ثقه‌‌اند.

14- بحار الانوار، ج 23، ص 90، رجال کشّی، ص 266- 267.

15- سوره هود / آیه 113.

16- سوره شعراء / 151- 152.

17- سوره نساء / آیه 60.

18- لا تخلو الارض من حجة.

19- الکافی، ج 1، ص 178.

20- همان.

21- همان. سند و تمامی راویان حدیث ثقه‌اند. ابراهیم بن هاشم، پدر علی بن ابراهیم است. علامه، در خلاصه، اخذ به روایتش را ترجیح داده است. فرزندش علی بن ابراهیم در تفسیر بسیار از او روایت کرده است. وی در مقدمه تفسیر، ملتزم به روایت از موثقان است. این طاووس هنگام ذکر روایتی از امالی صدوق که در سند آن ابراهیم بن هاشم است می‌گوید: «تمامی راویان حدیث، ثقه‌اند».

22- همان. علی بن حکم را فقیهان ما توثیق کرده‌اند. زیرا در اسناد کتاب تفسیر علی بن ابراهیم قمی قرار گرفته است.

23- همان.

24- همان، ج 1، ص 179. سند معتبر و کامل است. حسین بن محمد اشعری مورد وثوق شیخ کلینی است. معلی بن محمد بصری است. در تفسیر قمی گزارش شده که او، ثقه است. وشّاء، حسن بن علی بن زیاد است. برقی درباره‌اش می‌گوید: «در وثاقتش، تردید روا نیست».

25- نهج‌البلاغه، حکمت 147.

26- صحیح مسلم، ج 6، ص 3، ح 6، «باب آن الناس تبع لقریش از کتاب الامارة».

27- همان، ح 8.

28- همان.

29- سنن الترمذی، ج 4، ص 501، چاپ مصطفی البابی الحلبی.

30- سنن ابی داوود، ج 2، ص 421، چاپ مصطفی البابی الحلبی، «آغاز کتاب المهدی».

31- مسند ابی عوانة، ج 4، ص 396 و 398 و 399.

32- همان.

33- سوره مائده / آیه 12.

34- اضواء علی السنة المحمدیّة، ص 212، چاپ دار التألیف، مصر.

آیت‌الله محمد مهدی آصفی

... بازدید : 3 چهارشنبه 14 فروردین 1392 نظرات (0)
گر ما کارهائی که خوشایند امام زمان (ع) است انجام دهیم، علاوه بر اینکه به آنچه که می خواستیم،که کسب رضایت ایشان است،ممکن است مورد لطف ایشان قرار گرفته و دیداری که در انتظارش بودیم حاصل شود


امام زمان (عج)

خوب است بدانیم که امام زمان(عج) شدیداً به شیعیان خود عشق مى‏ورزد؛ بلکه علاقه آن حضرت به شیعیان و دوستانشان خیلى بیشتر از علاقه‏اى است که ما نسبت به آن حضرت داریم. ایشان همواره براى شیعیان خود دعا مى‏کنند. از آن حضرت نقل شده است: «اِنّا غَیرُ مُهَمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ وَلاناسینَ ِذِکْرِکُمْ» )بحارالانوار: ج 53، ص 174 ( ما هرگز در رعایت احوال شما کوتاهى نمى‏کنیم و شما را از یاد نمى‏بریم».

آنچه بر ما بایسته است، جلب رضایت آن بزرگوار است. پیوستگى با او، یعنى، مطیع او بودن. در واقع ما باید ارتباط معنوى خود را با امام زمان(عج) با عمل به دستورات آن حضرت و انتظار فرج به معناى واقعى ثابت و مستدام نگه داریم. برای اینکه این نکته بهتر روشن شود توجه شما را به این حکایت جلب می کنیم.

حضرت داود (ع) در حال عبور از بیابانی مورچه ای را دید که مرتب کارش این است که از تپه ای خاک برمی دارد ویه جای دیگری میریزد ، از خداوند خواست تا از راز این کار آگاه شود ...، مورچه به سخن آمد که : معشوقی دارم که شرط وصل خود را آوردن تمام خاکهای آن تپه در این محل قرار داده است !

حضرت فرمود : با این جثه کوچک ، تو تا کی می توانی خاکهای این تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل کنی ، و آیا عمر تو کفایت خواهد کرد ؟!

درست است که وظیفه ما تلاش براى ملاقات با امام زمان(عج) نیست، ولی بحث ملاقات، نباید با بحث ارتباط اشتباه شود؛ زیرا وظیفه ما ایجاد ارتباط با امام عصر(عج) است. منتظر امام زمان(عج) وقتى موفق به زیارت آن حضرت نمى‏شود، از طریق خواندن دعاى ندبه، زیارت آل یاسین، دعاى عهد، نماز امام زمان و نیز از طریق رفتن به مسجد جمکران، ارتباط خود را با آن حضرت حفظ مى‏نماید

مورچه گفت : همه اینها را می دانم ولی خوشم اگر در راه این کار بمیرم به عشق محبوبم مرده ام !

در اینجا حضرت داود(ع) منقلب شد و فهمید این جریان درسی است برای او ( محمد، محمدی ری شهری، کیمیای محبت ، ص58.)

این حکایت درسی عبرت‌آموز است برای کسانی که ادعای عشق به مولا را دارند تا بنگرند که آیا به این میزان از همت و تلاش برای رسیدن به آن سرور عزیز رسید‌ه‌اند یا نه؟! البته ناگفته نماند که دشواری‌ها و پایداری و پایمردی است که عشق و محبت را سهل و آسان می‌سازد.

ثانیا: اگر ما کارهائی که خوشایند امام زمان (ع) است انجام دهیم، علاوه بر اینکه به آنچه که می خواستیم،که کسب رضایت ایشان است،ممکن است مورد لطف ایشان قرار گرفته و دیداری که در انتظارش بودیم حاصل شود ،در حالات (مرحوم آیت الله سید محمد باقر مجتهد سیستانی پدر آیت الله العظمی حاج سید سیستانی  آمده است که فرمودند: در مشهد مقدس برای آنکه به محضر امام زمان (علیه السلام ) شرفیاب شوم ختم زیارت عاشورا را چهل جمعه هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز می کند .

امام زمان (عج)

او می گفت در یکی از جمعه های آخر ناگهان شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه های آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم می تابید ، حال عجیبی به من دست داد ، از جای برخاستم و به دنبال آن نور به درب آن خانه رفتم ، خانه ای کوچک و فقیرانه ای بود ، از درون خانه نور عجیبی می تابید . در زدم وقتی در را باز کردند مشاهده کردم حضرت ولی عصر امام زمان (عجل الله فرجهم ) در یکی از اتاقهای آن خانه تشریف دارند ؛ و در آن خانه جنازه ای را مشاهده کردم که پارچه سفیدی به روی آن کشیده بودند . وقتی من وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم حضرت به من فرمودند : چرا این گونه دنبال من می گردی ؟ و رنجها را متحمل می شوی ؟ مثل این باشید ( اشاره به جنازه کردند ) تا من دنبال شما بیایم . بعد فرمودند این بانویی است که در دوره بی حجابی ( رضا خان پهلوی ) هفت سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرم او را ببیند .)

این داستان واقعی این واقعیت را نشان می دهد که اگر اعمال ما مورد رضایت امام زمان(ع) قرارگیرد،امکان دیدار حاصل خواهد شد،هر چند هدف رضایت اوست نه دیدار،

یادآورى مهم:

درست است که وظیفه ما تلاش براى ملاقات با امام زمان(عج) نیست، ولی بحث ملاقات، نباید با بحث ارتباط اشتباه شود؛ زیرا وظیفه ما ایجاد ارتباط با امام عصر(عج) است. منتظر امام زمان(عج) وقتى موفق به زیارت آن حضرت نمى‏شود، از طریق خواندن دعاى ندبه، زیارت آل یاسین، دعاى عهد، نماز امام زمان و نیز از طریق رفتن به مسجد جمکران، ارتباط خود را با آن حضرت حفظ مى‏نماید و براى گره گشایى مادى و معنوى از ایشان به عنوان واسطه فیض الهى درخواست مى‏کند و خود را درمحضر ایشان مى‏بیند.

علت اصلی دوری ما با امام زمان(ع)، دوری از خداست وگرفتار شدن در منجلاب گناه است،در واقع تنها مانع ارتباط با خدا و محبوبان او، گناه است. گاهی قلب انسان با گفتن یک «یا الله» یا خواندن یک دعا و تلاوت یک سوره از قرآن و دادن صدقات، نورانی و سبک می شود. اما گاهی حجاب و ظلمت گناهان غلی0است و به سادگی قابل رفع نیست.گریستن بر امام حسین(ع) همانند تیزاب لکّه گناه را محو و نابود می کند

گریه برحسین(ع) رمز تقرّب به حضرت ولی عصر(عج):

علت اصلی دوری ما با امام زمان(ع)، دوری از خداست و گرفتار شدن در منجلاب گناه است،در واقع تنها مانع ارتباط با خدا و محبوبان او، گناه است. گاهی قلب انسان با گفتن یک «یا الله» یا خواندن یک دعا و تلاوت یک سوره از قرآن و دادن صدقات، نورانی و سبک می شود. اما گاهی حجاب و ظلمت گناهان غلیظ است و به سادگی قابل رفع نیست.گریستن بر امام حسین(ع) همانند تیزاب لکّه گناه را محو و نابود می کند. «سفینه الحسین اَسرَعُ و اَوسَعُ و اَنفَذ»؛ کشتی امام حسین(ع) سریع ترین، وسیع ترین و نیرومندترین وسیله ها برای رسیدن است. هر کس وارد این کشتی شد، ره صد ساله را یک شبه پیمود. گریستن بر امام حسین(ع) دل را پاک و نورانی ساخته و انسان را مستعد ارتباط با حضرت ولی عصر می سازد.

گریستن بر امام حسین(ع) تا بدانجا فضیلت و اهمیت دارد که حضرت صادق(ع) فرمود: «فَمَن بَکی علی الحسین(ع) فَقَد اَدّی حقّنا... هر کس بر امام حسین(ع) بگرید، حق ما را ادا کرده است».[بحارالانوار؛ 45.]از سید عبدالکریم پینه دوز(ره) که هر هفته به محضر امام عصر(عج) شرفیاب می گردید سؤال کردند: چگونه موفق به دیدار آن حضرت شدید؟ پاسخ داد: یک شب پیامبر ختمی مرتبت(ص) را در عالم رؤیا زیارت کردم. گفتم: یا جدّاه، یا رسول الله، بسیار علاقه دارم به محضر فرزند شما برسم و هر چه می کنم میسّر نمی شود. این امر چگونه امکان پذیر است؟ فرمود: سید عبدالکریم، فرزندم، اگر می خواهی خدمت امام زمان برسی، روزی دوبار؛ اول صبح و اول شب بنشین و بر حسینم گریه کن. می گوید: از خواب بیدار شدم و یک سال این برنامه را ادامه دادم. صبح ها می نشستم و روضه کربلا را می خواندم، غروب هم می نشستم مقتل می خواندم و گریه می کردم. پس از یکسال دیدم که راه باز شد.(با استفاده از کتاب «چهارده گفتار پیرامون ارتباط معنوی با حضرت مهدی(عج)»؛ حسین گنجی)

بخش مهدویت تبیان

... بازدید : 5 چهارشنبه 14 فروردین 1392 نظرات (0)

امام باقر علیه السلام فرمودند: در مقابل انجام واجبات صبور و شکیبا باشید، و در مقابل دشمن پایدار و ثابت قدم و بین خود و امام زمان خود رابطه برقرار کنید.


امام زمان

لزوم برقرارى ارتباط با امام عصر (عج)

یکی از وظایف مهم ما در زمان غیبت  امام زمان علیه السلام برقرارى ارتباط بین خود و امام است.

قبل از این‏که به مصادیق این ارتباط بپردازیم نظر شما را جلب مى‏کنم به حدیثى شریف از امام باقر علیه السلام که در تفسیر آیه شریفه‏ «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» فرمودند: اصبروا على اداء الفرائض وصابروا عدوّکم ورابطوا إمامکم (المنتظر). « غیبت نعمانى، ص 199 »

امام باقر علیه السلام فرمودند: در مقابل انجام واجبات صبور و شکیبا باشید، و در مقابل دشمن پایدار و ثابت قدم و بین خود و امام زمان خود رابطه برقرار کنید.

بنابراین حدیث شریف و نیز نهاد و عقل هر انسانى حکم مى‏کند بر این‏که پیروان باید با رهبر و پیشواى خود ارتباط داشته باشند بر شیعیان لازم است که در عصر غیبت یک پل ارتباطى بین خود و امام زمان خود برقرار کنند.

ممکن است این پرسش پیش آید که این پل ارتباطى را چگونه و با چه عملى مى‏توان برقرار کرد. در پاسخ به این پرسش به چند مورد اشاره مى‏کنیم.

1- دعا براى سلامتى و ظهور حضرت‏(عج)

- در مواقع دعا و بعد از نماز و نیز در وقتى که به یاد امام علیه السلام مى‏افتیم، براى سلامتى حضرت و مخصوصاً براى فرج آن امام دعا کنیم در یکى از توقیعاتى‏ ، که به دست محمد بن عثمان نایب خاص دوّم امام زمان در غیبت صغرى رسید آمده است: براى تعجیل فرج بسیار دعا کنید زیرا فرج شما نیز در سایه فرج امام زمان انجام مى‏گیرد. « منتهى الآمال به نقل از احتجاج طبرسى »

در اینکه چگونه دعاى فرج موجب گشایش کار مردم مى‏شود، دو احتمال در میان است: اوّل، دعا موجب تعجیل ظهور مى‏شود و بدین وسیله در کار مردم گشایش مى‏آفریند؛ دوّم، دعا براى‏ فرج‏، موجب مى‏شود که امام زمان (عج) نیز براى آدمى دعا کند و بدین وسیله گره از کار او بگشاید.( فرهنگ شیعه137دعا براى ظهور ص : 137)

قابل توجّه است که امامان معصوم ما نیز براى فرج قائم آل محمد دعا مى‏کردند.

و امام هشتم علیه السلام امر مى‏فرمودند به دعا کردن از براى حضرت صاحب الامر به‏این طریق‏ اللَّهُمَ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّک وَخَلیفَتِک وَحُجَّتِک عَلى‏ خَلْقِک وَلِسانِک الْمُعَبِّرِ عَنْک النَّاطِقِ بِحِکمَتِک... امِتْ بِهِ الْجُورَ وَاظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَزَیِّنْ بِطُولِ بَقائِهِ الْارضَ، تا آخر دعا. « این دعا در اواخر مفاتیح الجنان آمده است.»

در زمانى که به یکى از مشاهد مشرفه و اماکن مقدّسه مى‏رویم، لا اقل یک نوبت به نیابت از طرف امام عصر به زیارت آن امام، داخل حرم شویم و اگر به مکه‏ مشرف هستیم از طرف آن بزرگوار یک عمره و یا لا اقل یک طواف انجام دهیم

و نیز محدّث قمى در صفحات آخر مفاتیح دعاى دیگرى از سید بن طاووس نقل نموده که در زمان غیبت خوانده شود و سید بن طاووس توصیه مى‏کند که از مزایاى این دعا غفلت نکنید که ما این دعا را از فضل الهى شناختیم. ابتداى آن دعا این است:

«اللَّهُمَ عَرِفَّنِی‏ نَفْسَک فَانَّک انْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَک لَمْ اعْرِفْ رَسُولَک اللَّهُمَ عَرِّفْنِی رَسُولَک فَانَّک انْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَک لَمْ اعْرِفْ حُجَّتَک اللَّهُمَ عَرِّفْنِی حُجّتَک فَانَّک انْ‏ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَتَک ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی اللَّهُمَ لاتُمِتْنِی مِیتَةً جاهِلِیةً ...» ؛ و امّا دعاى جامع و کوتاهى که مى‏توان هر شب و روزى لب‏هاى خود را به آن مترنّم سازیم و با دعا براى ولى نعمت خودمان و امام زمان‏مان ارتباطى بین خود و امام عصر برقرار کنیم، این دعاى معروف است:

اللَّهُمَ کنْ لِوَلِیّک الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُک عَلَیهِ وَعَلى‏ آبائِهِ فِی هذِهِ السَّاعَة وَفِی کلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلِیلًا وَعَیْناً حَتّى‏ تُسْکنَهُ ارْضَک طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طَویلًا « محدث قمى این دعا را در ضمن اعمال شب 23 ماه مبارک از بعضى معصومین در مفاتیح الجنان نقل مى‏کند »

2- صدقه دادن از طرف امام علیه السلام‏

- گاهى از طرف حضرت، صدقه بدهیم، چنان که براى سلامتى خود و خانواده خود صدقه مى‏دهیم و بدین وسیله از برخى امراض و حوادث ناگوار در امان مى‏مانیم.

چه کسى عزیزتر و گرانقدرتر از وجود حضرت بقیة اللَّه اعظم (اروحنا فداه) است؟ کمترین اثر این صدقات آن است که محبت و علاقه ما را به ساحت مقدس امام آشکار مى‏کند.

نقل شده که پیر زنى با مختصر کلافى که در دست داشت به سوى بازار رفت براى خرید یوسف به او گفتند: بعضى یوسف را با مبلغ‏هاى گزاف خریدارند و نوبت به آن‏ها نمى‏رسد، شما با این مختصر کلاف چه مى‏گوئید؟ پیر زن جواب داد: مى‏دانم یوسف را به من نمى‏دهند امّا با این کار خود ثابت مى‏کنم که من هم از علاقه‏مندان و مشتریان یوسف مى‏باشم.

هرکس به زبانى سخن از حمد تو گوید

بلبل به غزل خوانى و قمرى به ترانه‏

امام زمان علیہ السلام

 

3- انجام برخى عبادات به نیابت از حضرت‏

- در زمانى که به یکى از مشاهد مشرفه و اماکن مقدّسه مى‏رویم، لا اقل یک نوبت به نیابت از طرف امام عصر به زیارت آن امام، داخل حرم شویم و اگر به مکه‏ مشرف هستیم از طرف آن بزرگوار یک عمره و یا لا اقل یک طواف انجام دهیم، بعضى از صاحبان ایمان و عاشقان امام زمان فردى را اجیر مى‏کنند که از طرف حضرت مهدى عجل اللَّه فرجه الشریف به حج برود و مناسک را تماماً انجام دهد. این کارها که گاهى کوچک به نظر مى‏آید، ارتباط روحى و باطنى ما را با امام عصر برقرار مى‏سازد.( دوازده گفتار درباره حضرت مهدى ع، ص: 198)

4-اظهار علاقه به وجود مقدس امام زمان

شیعیان در زمان غیبت امام زمان (عج) باید به نحوى علاقه و شور و عشق خود را به محضر امام علیه السلام ثابت کنند. عالم و فقیه بزرگوار حضرت آیت اللَّه میلانى که یکى از مراجع‏ تقلید در عصر خود و مورد علاقه بزرگانى از قبیل علامه طباطبائى و دیگران بوده در برقرارى ارتباط بین شیعیان و امام زمان در جلسه درس اخلاق خطاب به طلاب علوم دینیّه فرمودند: لازم و واجب است بر شما که در شبانه روز لا اقل چند دقیقه با امام خودتان سخن بگوئید و با او خواسته‏ها و مشکلات خود را مطرح کنید و براى او دعا کنید و از این طریق ما وظیفه غلامى و سربازى خود را ادا نموده و ابراز علاقه به ساحت مقدسش نموده‏ایم، او هم قطعاً به وظیفه بزرگوارى و آقائى خودش آگاه است.

دلبرا گر بنوازى به نگاهى مارا

خوشتر از آن که دَهى منصب شاهى ما را

به من بى سر و پا گوشه چشمى بنما

که محال است جز این گوشه پناهى مارا

به دلِ تار من اى چشمه خورشید بتاب‏

نبود بدتر از این روز سیاهى مارا

از ازل در دل من تخم محبت کشتند

نبود بهتر از این بذر گیاهى ما را

گرچه از پیش گه خاطر عاطر دوریم‏

هم مگر یاد کند لطف تو گاهى مارا (1)

لازم و واجب است بر شما که در شبانه روز لا اقل چند دقیقه با امام خودتان سخن بگوئید و با او خواسته‏ها و مشکلات خود را مطرح کنید و براى او دعا کنید و از این طریق ما وظیفه غلامى و سربازى خود را ادا نموده و ابراز علاقه به ساحت مقدسش نموده‏ایم، او هم قطعاً به وظیفه بزرگوارى و آقائى خودش آگاه است

خیلى مناسب است که بعد از نماز صبح، دعائى را که در مفاتیح بعد از دعاى ندبه نقل شده به‏عنوان ابراز ادب و سلام به پیشگاه امام زمان بخوانیم. آن دعا این‏گونه آغاز مى‏شود: اللَّهُمَ بَلِّغْ مُولاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ عَنْ جَمِیعِ الْمُۆمِنِینَ وَالْمُۆمِنات ....» (همان)

5- با اعمال زشت خود امام زمان را نیازاریم

البته نباید تصور کنیم به صرف اینکه در دل خود احساس علاقه نسبت به برقراری ارتباط با حضرتش را حس کردیم گمان کنیم که راه هموار شده و مراد به زودی حاصل خواهد شدبلکه باید در این راه نهایت تلاش و کوشش را کرد تا رضایت خاطر آن حضرت را به دست آورد چرا که قلب مبارک ایشان بارها و بارها از دست ما و اعمالمان شکسته است و باید در صدد جبران گذشته باشیم .

یکی از روحانیان مى‏فرمودند: شبى در عالم رۆیا حضرت صدیقه کبرى علیها السلام را دیدم، به من فرمودند:

دلى شکسته‏تر از من در آن زمانه نبود

در این‏زمان دل فرزند من شکسته‏تر است‏

 

گرچه ناراحتى‏هاى حضرت مهدى علیه السلام علل مختلفى دارد همچون سلطه ظالمین بر عدّه‏اى ضعیف و بى‏پناه، شیوع انواع گناه‏ها و معاصى در جوامع بشرى و فرا نرسیدن زمان فرج و...، امّا یک علت ناراحتى حضرت که مى‏توان گفت قلب ایشان را در فشار قرار مى‏دهد این است که دوستان و کسانى که عشق و علاقه به ائمه اطهار و به‏خصوص به ولىّ اللَّه اعظم دارند، چرا باید آلودگى به گناه و یا بى‏اعتنائى به واجبات داشته باشند؟!

پس مهم ترین و اولین قدم برای برقراری ارتباط با حضرت انجام واجبات الهی و پرهیز از محرمات است و بعد گام های بعد را برداشت تا إن شاء الله تلاش ما مورد عنایت حضرتش قرار گیرد .(همان ص201)

فرآوری : محمدی   

بخش مهدویت تبیان

... بازدید : 3 چهارشنبه 14 فروردین 1392 نظرات (0)

ررسی مفهوم مهدویت و امام زمان(عج) در ادیان آسمانی ازجمله اسلام مطرح شده است. اما در این بین فرقه های ساختگی از جمله بهاییت سر برآوردند که در این باب مواردی را مطرح و به خورد پیروان خویش دادند.

امام زمان بهائیت کیست؟ و چه رابطه ای با امام زمان شیعه و سنی با این اسم و رسم دارد؟ این مسئله پرسشی که از سوی بسیاری  مطرح می شود، پاسخ در وهله نخست آن است که اعتقاد به امام دوازدهم از اصول عقاید شیعیان است و تمام شیعیان درباره وجود شریف ایشان با استناد به احادیث و تاریخ و برهان های عقلی، باور و یقین دارند. فرقة ضاله بهائیت منشعب از بابیت است و بابیت فرزند یکی از جریانات فکری شیعه بنام شیخیه می باشد. در مسلک شیخیه اصلی وجود دارد، مبنی بر اینکه بایستی در هر عصری یک شیعه کامل که از آن به عنوان رکن رابع یاد می شود وجود داشته باشد که رابطه فیض بین امام و امت باشد. سیدعلی محمد باب که جوانی جاه طلب بوده، مدتی در شهر مقدس کربلا در مکتب سید کاظم رشتی رئیس و اعلم علمای مسلک شیخیه تحصیل نموده و بعد از مرگ استاد ادعای رکنیت و ذکریت و مقام موهوم باب امام زمان(عج) نمود. وی در یکی از کتاب هایش می نویسد:

"فرض است بر مقام رحمت خداوند عالم که از جانب حجت خود عبدی را با حجت وافیه منتخب و اظهار فرماید تا آنکه سبیل اختلافات را به نقطة وحدت برساند."(1) وی با این جملات ضرورت وجودی باب امام زمان را متذکر شده و در چند صفحة بعد می نویسد: "امر که به اینجا ختم شد از سبیل فضل امام غائب(عج) عبدی از عبید خود را از بحبوحة اعجام و اشراف منتخب از برای حفظ دین فرموده و علم توحید و حکمت حقه که اعظم خیرات است به او عطا فرموده... »(2) و در همان کتاب صریحا از امام زمان نام می برد: ... الحسن بن علی و الحسین... و الحسن بن علی و الحجة القائم محمد بن الحسن صاحب الزمان... (3)

در مسلک شیخیه اصلی وجود دارد، مبنی بر اینکه بایستی در هر عصری یک شیعه کامل که از آن به عنوان رکن رابع یاد می شود وجود داشته باشد که رابطه فیض بین امام و امت باشد. سیدعلی محمد باب که جوانی جاه طلب بوده، مدتی در شهر مقدس کربلا در مکتب سید کاظم رشتی رئیس و اعلم علمای مسلک شیخیه تحصیل نموده و بعد از مرگ استاد ادعای رکنیت و ذکریت و مقام موهوم باب امام زمان(عج) نمود

سید باب در این مرحله هنوز در لباس اسلام بوده و پیرو آئین تشیع. پس امام زمان او همان امام زمان شیعیان است مانند هر شیعه معتقد به مقام ائمه، بوده است خود را کوچکتر از مقام ولایت و امامت دانسته و می گوید: بحق خداوندی که آل الله را به ولایت مطلقه ظاهر فرموده، که وجود من و صفات من و کلماتی که از لسان و قلم من جاری شده و باذن الله خواهد شد معادل یک حرف از ادعیه اهل عصمت(علیهم السلام) نخواهد شد. لاجل آنکه ایشان در موارد مشیت الله سکنی دارند و ماسوای ایشان در اثر فعل ایشان مذکورند.(4)

اما طی چهار سال رفته رفته لحن سید محمد علی شیرازی تغییر می کند و خود را امام غایب و همان مهدی موعود(عج) می داند. سید باب در نوشته های آخر خود و میرزا حسینعلی نوری در نوشته های اول خود روایات مربوط به مهدی(عج) را با تفسیرها و تاویلات مضحک به خودشان تطبیق می کردند. این بحث تا سال های آخر عمر میرزا حسینعلی بهاء الله وجود داشته است، اما وقتی ادعای نبوت و الوهیت و خدایی کرد. این عقیده سد راه او قرار گرفته بود، فلذا آن را منکر شد و این اعتقاد را از مجعولات شیعه عنوان کرد.

اگر امام زمان(عج) موهوم بوده و یا در ضمیر غیب و در عالم جسم و جسد وجود نداشته است. چرا سید باب و میرزا حسینعلی بهاء اسم و رسم آن را در کتاب های خود ذکر می کنند و ادعای مهدویت می نمایند و در آغاز کار خود را مهدی معرفی کرد

عبدالبهاء پسر حسینعلی نوری در مورد امام زمان(عج) می گوید:

این قصور از اصل در عالم جسم وجود نداشته است بلکه حضرت امام ثانی عشر در ضمیر غیب بود اما در عالم جسد تحققی نداشت بلکه بعضی از اکابر شیعیان در آن زمان محض محافظة ضعفای ناس چنین مصلحت دانستند که آن شخص موجود در چیز غیب را چنان ذکر نمایند که تصور شود در ضمیر جسم است.(5)

میرزا بها آنقدر نادان است و یا مردم را نادان فرض کرده که در یک کتاب در مورد امام زمان(عج) می نویسد: جمیع فرق اثنی عشر نفس موهوم را که اصلا وجود نبوده مع عیال و اطفال موهومه در مدائن موهومه محل معین نمودن و ساجد او بودند.(6) و در صفحات دیگر ضمن تقبیح مذهب شیعه که آنرا حزب می خواند در داشتن عقیده به موجودیت امام زمان(عج) می گوید: به تواتر روایاتی نقل نمودند که هر نفسی قائل شود با اینکه موعود متولد می شود، کافر است و از دین خارج. این روایات باعث شد که جمعی را من غیر مقصر و جرم شهید نمودند، تا آنکه نقطه اولی روح ماسویه فداه از فارس از صلب شخصی معلوم متولد شدند و دعوی قائمی نمودند.(7)

باید از جناب بها و پسرش عباس عبدالبها پرسید:

اگر امام زمان(عج) موهوم بوده و یا در ضمیر غیب و در عالم جسم و جسد وجود نداشته است. چرا سید باب و میرزا حسینعلی بهاء اسم و رسم آن را در کتاب های خود ذکر می کنند و ادعای مهدویت می نمایند و در آغاز کار خود را مهدی معرفی کرد. بنابراین باید گفت بنیان گذاران بابیت و بهائیت بااستفاده از زمینه و بستر موجود در میان مسلمانان و اعتقادی که آنان به امام زمان(عج) داشتند خود را مهدی نامیدند و بعد که مدعی نبوت و خدایی شدند منکر مهدویت شدند، پس امام زمان(عج) آنان هیچ ربطی به امام زمان(عج) ما شیعیان ندارد.

 

 

پی نوشت:

 1- شیرازی، سید علی‌محمد، صحیفة عدلیه، منتشره از سوی بابیه مقیم تهران، بی تا، بیجا، ص 7.

2-  همان، ص 13.

3- همان، ص 27.

4- شیرازی، علی محمد، صحیفة عدلیه، ص 10.

5  سلیمانی اردکانی، عزیز الله، مصابیح هدایت.

6- اقتدارات، مجموعة الواح و نوشته های بهاء الله، مطبعة سنگی، چ1310، ص 244.

7-  همان، ص 269.

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1.مزدوران استعمار در لباس مذهب، سید ضیا الدین روحانی.

2.تاریخ جامع بهائیت، بهرام افراسیابی.

بخش مهدویت تبیان

تعداد صفحات : 15

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 72
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 11
  • بازدید امروز : 49
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 54
  • بازدید ماه : 100
  • بازدید سال : 147
  • بازدید کلی : 1,766