چند بیت از مرحوم آغاسی در رثای شهیدان
دلم تنــگ شهیـدان اسـت امشب كه همرنگ شهیدان است امشب
من از خـون شهیـــدان شـرم دارم كه خلقی را به خود سرگـرم دارم
زمن پـرسیــد فــرزنـد شهیـــــــدی كــه بــابــای شهیــدم را نـدیــدی
به من می گفت مادر او جوان بود دلیــر و جنگجـــوی و پـرتـوان بـــود
نمیدانم چه سودای به سر داشت به دوشش كوله باری از سفر داشت
قــدم در كـوچـه بـاغ عشق می زد به جان خویش داغ عشق می زد
چه عشقی؟عشق مولایش خمینی كـــه بـوسـد تـربـت سبــز حسینی
بــه امیـدی كـه از آن گِـل كــام گیرد بگـریـــد تــا دلـش آرام گیــــــــــــرد